ارسال
شده توسط زهرا مهدوی در 86/7/25 4:33 عصر
کعبه را با دل زیارت می کنم
شوق دیدارش حکایت می کنم
من به آن دلبسته و او دور، ز من
باشد آن روزی که من پرواز کنم بر گرد او
خسته و پر بسته نشینم بر بالای بام او
بار الها دل ز شوق کعبه دل خوش می کنم
من تو را در بینهایت جستجوها می کنم
من کیم ؟ ای پاک ترین معبود ها
جز که ریگی بر زمین و خارها
کاش دردم را تو درمانی کنی
این دل مجنون من را تو آگاهی کنی
خسته ام از این همه دل خستگی
یاربم ، دستم بگیر و گو ی:تو زین جا میروی.